لزوم فراگیری دفاع شخصی بانوان ایرانی
طومار بلند بالای تاریخ بشر را که ورق میزنی، لابهلای همه پیشرفتها، اختراعات و اکتشافات از روزگار انسانهای اولیه گرفته تا این روزگار مدرن واژههای «دفاع از خود»، «نیاز به احساس امنیت» و... را در کنار ابزارهایی که برای محافظت از جان آدمی ساخته میشدند میبینی...
ابزارهایی که گاهی خیلی ساده و ابتدایی بودند و گاهی ظریف و پیچیده و البته استفاده کننده همه این ابزارها مردان بودند و دفاع از جان زنان وظیفه و توانایی در تاریخ نوشته شده آنان! و این قانون از پیش نوشته نهتنها در کشورهایی که به مردسالاری شهرهاند حتی در کشورهای مدرن و دموکرات هم تا همین چند سال پیش رایج بوده و کسی به آن اعتراضی نداشته اما طومار تاریخ بشری ورق خورده،حالا نوبت به زنانی رسیده که چون در مراحل زیادی از زندگی روزمره همپای مردان حرکت میکنند به این نتیجه رسیدهاند که باید وظیفه دفاع از جسم و جان خود را خودشان بر عهده بگیرند و همین نتیجهگیری که عوامل گوناگونی در آن دخیل بوده به لیست دغدغههای زن امروز واژه «دفاع شخصی» را اضافه کرده، واژهای که هر روز پررنگتر میشود و دامنه گسترش آن از کشورهای غربی شروع شده و حالا به کشورهای شرقی و زنان ایرانی هم رسیده...
از این مقدمه جدی که بگذریم، میرسیم به زن ایرانی و رسیدن به پاسخ این سوال که نیاز زن ایرانی به فراگیری هنر رزمی چیست؟
دفاع شخصی؛ چرا؟
فرقی نمیکند که زن ترسویی باشی یا شجاع، فرقی نمیکند که وقتی گوشه خیابان یا پیاده رو راه میروی حواست جمع راه رفتنت باشد یا یکییکی مسالههای خانه و خانواده و محل کارت را در ذهنت ورق بزنی، فرقی نمیکند در یک شهر شلوغ زندگی کنی یا یک شهر خلوت، این شرایط نمیتواند در این اصل تغییری ایجاد کند که تو در مرحله اول بهعنوان یک انسان و بعد بهعنوان یک زن ـ که عضو ضربهپذیر جامعهها محسوب میشود ـ از عهده دفاع از جانت بر بیایی.
وقتی به این نتیجه برسی که خطر همانطور که در کمین مردان است، در کمین تو هم میایستد و همانطور که از یک مرد انتظار میرود هنگام مورد حمله یک دزد یا مزاحم قرار گرفتن، از عهده دفاع از خودش بر بیاید، تو هم باید بتوانی از خودت دفاع کنی؛ پاسخ سوال نیاز زنان به فراگیری شیوههای دفاع شخصی پیدا میشود.
حالا که سالها از ورود زن ایرانی به فضای جامعه گذشته و بعد از سالها باید و نباید و اما و اگرها، افکار عمومی جامعه میتواند یک زن را در کنار خانهداربودن و مادر بودنش بهعنوان یک دکتر، مهندس، رئیس یک شرکت یا موسسه، مدیر یک کارخانه و حتی ایجاد کننده و کارفرمای یک شغل بپذیرد؛ موضوع مهم «فراگیری شیوههای دفاع از خود» و «ایجاد امنیت زنان با تکیه بر تواناییهای خودشان» میتواند طبیعیتر از پیشترها جلوه کند. در سالیان دورتر اگر دختر نوجوان یا زن جوانی به یادگیری هنر رزمی علاقه نشان میداد، علاقهاش تعبیرهای عجیب غریبی پیدا میکرد. تعبیرهایی مثل اینکه: «دخترک میخواهد ادای پسرها را دربیاورد» یا «زن به ظرافتش و دور از خشونت بودنش زن میماند و لاغیر»... اما این روزها وقتی در جمعی شنیده میشود دختر خانم یا خانم جوانی در حال یادگیری یک هنر رزمی است تعبیرهای بهتری پیش میآید.
دکتر فهیمه حیدری، جامعهشناس علت رشد گرایش زنان به یادگیری هنرهای رزمی و شیوههای دفاع شخصی را فضای عمومی جامعه میداند و میگوید: «وقتی زنی همپای مردان در جامعه کار، تحصیل و فعالیت میکند، خیلی دلش نمیخواهد که به چشم موجود ضعیفتر دیده شود. اگر چه نباید ظرافت زنانه را با ضعف اشتباه گرفت اما گاهی فضای کار یا تحصیل یا زندگی یک زن او را به سمتی سوق میدهد که به این نتیجه میرسد باید قویتر شود. این نیاز به قویترشدن و کمرنگشدن امنیت زنان در جامعه که متاسفانه بهعلت رشد بزه کاری روز به روز افزایش پیدا میکند؛ میتواند هر زن فعال در جامعه را به این فکر بیندازد که برای ایجاد امنیت خودش کاری بکند. حالا هم که چند سالی است یادگیری هنرهای رزمی بین زنان بهخصوص دختران جوان باب شده و همه این دلایل میتواند یک زن را به فکر مساله دفاع شخصی بیندازد.»
دفاع شخصی؛ چگونه؟
این روزها تبلیغ آموزش دفاع شخصی بهخصوص از نوع ویژه بانوانش مثل تبلیغ کلاسهای کنکور خیلی بیشتر از همیشه بر در و دیوارهای شهر دیده میشود. تبلیغاتی که تشخیص دروغ و راستشان کار مشکلی است. تبلیغاتی با جملههای کوتاه و تا حد امکان تاثیر گذار و وسوسه کننده. جملههایی مثل: «آموزش دفاع شخصی ویژه بانوان؛ آموزش استفاده از انواع سلاح سرد و گرم مخصوص بانوان شاغل و دانشجو؛ با گذراندن یک دوره کوتاه ماهرانه از خودتان دفاع کنید و...»
و متاسفانه تعداد زیادی از دخترهای جوان به همان دلایلی که گفته شد بدون هیچ تحقیق و شناختی که قرار است کدام یک از رشتههای هنرهای رزمی را یاد بگیرند و چطور و چگونه؛ فقط به شوق قوی شدن و توانایی دفاع سراغ این کلاسها میروند. کلاسهایی که اکثرا نامهای عجیب و غریبی دارند و مخلوط و ملغمهای از چند رشته و هنر رزمی هستند و در پایان دورها با اعتمادبهنفسی که تا حد زیادی کاذب است و روحیهای که حالا خشنتر از پیش شده به این نتیجه میرسند که چون یک هنر رزمی یاد گرفتهاند باید شکل خاصی لباس بپوشند - شکلی که کمتر ظریف و زنانه است - و حتی محکمتر از پیش حرف بزنند و خشنتر از پیش رفتار کنند. این یک روی سکه است که از احساس نیاز یک زن به تامین امنیت خودش شروع میشود و به یادگیری یک هنر رزمی ختم میشود.
اما روی دوم سکه روی بهتری است، روی عقلانیای که هم مورد پسند ساختار خانواده محور جامعه امروز ماست و هم نتیجه کاربردیتری دارد. قدم اول برای رسیدن به این روی سکه این است که اگر خانمی به واسطه شرایط شغلی، محل زندگی، زمان رفت و آمدش در خیابان و... احساس کرد باید یاد بگیرد که چطور از خودش دفاع کند؛ کمی وقت بگذارد و درباره هنرهای رزمی مخصوص بانوان اطلاعات کسب کند. البته هنرهای رزمی هم مثل هر ورزش دیگری زن و مرد ندارد اما مسلما در بین خیل عظیم هنرهای رزمی که تعداد زیادی از آنها این روزها تحریف شدهاند و به هیچ کاری جزو خشونتطلبی نمیآیند رشتههایی پیدا میشوند که کارآمدترند. رشتههای شناخته شدهای مثل کاراته، جودو، تکواندو وای کی دو که جزو رشتههای اصیل هنرهای رزمی به شمار میروند هم مکانهای آموزش شناختهشدهای دارند و هم خوشبختانه مربیان زن با تجربه.
از یادگیری ورزش برای شرکت در مسابقات که فاکتور بگیریم، این محافل میتواند اعتمادبهنفس صحیحی برای یک زن به همراه بیاورد. اعتمادبهنفسی که آمیخته به یک توانایی است. توانایی که از قدرت انجام تکنیکها به دست میآید و البته باید دقت کرد تا حد امکان تکنیکهایی آموزش داده شوند که در فضای جامعه و در یک درگیری واقعی قابل استفاده باشند.
خانم رضایی که سالهاست به زنان زیادی کاراته آموزش میدهد درباره کیفیت کلاسهای آموزش دفاع شخصی میگوید: «این مساله که هر زنی باید بتواند از خودش به بهترین نحو دفاع کند امری است طبیعی. در سالهای اخیر بهخاطر متعارفشدن این مساله، متاسفانه فضاهای رنگا رنگی برای آموزش دفاع شخصی بهوجود آمده.
فضاهایی که اگر حتی از سلامت اخلاقی برخوردار باشند بهعلت کمتخصص بودن در آموزش میتواند در آینده باعث بروز مشکلات جسمی در دانشجویان آن رشته شوند. به عنوان مثل رشتههایی مثل بوکس، فول کنتاکت، کونگفو، نین جو تسو و... چندان نمیتواند به یک زن تکنیکهایی را بیاموزد که بتواند در کوچه و خیابان از خودش دفاع کند اما رشتههایی مثل کاراته و جودو و بهطور دقیقترآی کی دو که ریشه دفاع شخصی در جهان است، تکنیکهای کاربردیتری دارد. تکنیکهایی که نه در یک زن ایجاد خشونت میکنند و نه جسم او را از حالت و فرم زنانه خارج میکنند.
تکنیکهایی میتوانند دفاعشخصی محسوب شوند که فقط زیبایی نداشته باشند و بتوانند با کمترین آسیب به مهاجم او را کنترل و مهار کنند. نباید این نکته را فراموش کرد که دفاع شخصی به معنای آسیب رساندن به مهاجم نیست، اگر تکنیکی کمک کند که یک زن بتواند حمله یک مهاجم را خنثی کند یا او را مهار کند، تکنیک کاربردی و مناسبتری است.»
داستان نیاز زنان به یادگیری دفاع شخصی با همه موانع و ضعفها و قوتهایش داستانی است که اینطور که فضای جامعه طلب میکند روزبهروز پررنگتر خواهد شد و هدایت و ایجاد یک مسیر درست برای ادامه این داستان میتواند به آرامش، ایجاد اعتمادبهنفس و امنیت زن ایرانی کمک کند.